برخورد با حامیان رسانه ای داخلی حمله ناجوانمردانه حادثه شاهچراغ«ع» ضروری است
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۹۳۴۷۳
به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج بسیج دانشجویی حوزه شهید جلیل دانشگاه پیام نور یاسوج در پی رخ دادن حادثه تلخ و ناجوانمردانه حمله تروریستی به زوار حرم مطهر احمد بن موسی (شاهچراغ) در شیراز طی بیانیه ای اعلام کرد.
در متن بیانیه چنین آمده است: ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ یُقَـٰتِلُونَ فِى سَبِیلِ ٱللَّهِ ۖ وَٱلَّذِینَ کَفَرُوا۟ یُقَـٰتِلُونَ فِى سَبِیلِ ٱلطَّـٰغُوتِ فَقَـٰتِلُوٓا۟ أَوْلِیَآءَ ٱلشَّیْطَـٰنِ ۖ إِنَّ کَیْدَ ٱلشَّیْطَـٰنِ کَانَ ضَعِیفًا
کسانى که ایمان آوردهاند، در راه خدا کارزار مىکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
النساء, آیه 76
در ادامه آمده است: بار دیگر حرمی در دامان وطن به خون شهید مطهر شد و تداعی گر قول لطیف سردار عظیم الشان شهید سلیمانی در اذهان و قلوب شکسته گشت ، هم ایشان که فرمودند "جمهوری اسلامی حرم است ".
اکنون ما ملت امام حسین ایامی چند مانده به اربعین حسینی، عزادار و مفتخر با خون شهدای حرم به پیشواز اربعین سیدالشهدا میرویم.
بی شک اقدامات رعب آور و حملات مذبوحانه استکبار و صهیونیسم و بردگان تکفیری کوردلشان در تاریخ به روسیاهی خود و اسلاف خوارجی و یزیدیشان خواهد افزود و از آن سو سرخی خون اهل حق نقشی مزین به عبودیت در تاریخ به یادگار خواهد گذاشت.
در این بیانیه آمده است: دشمنان اسلام با فکر واهی تولید ترس در اذهان ملت غیور ایران و نقشه همیشه برآب نا امن سازی میهن اسلامی بار دیگر با حمله ناجوانمردانه به زوار غیرمسلح و زنان و کودکان در حرم مطهر احمد بن موسی علیه السلام، در صدد ایجاد ترس و نا امنی برآمدند که با تدبیر قوای امنیتی و رشادت خدام و زوار حرم شاه چراغ چنان ضرب شستی به اهل کفر نمایاندند که وصف انتقام پیش رو را از قبل ببینند.
تفکر مسموم تکفیری گری که فرزند نامشروع استکبار و صهیونیسم در منطقه است هدفی جز برانداختن رخت اسلام از ملل اسلامی ندارند ولی هم آنان هم اربابانشان باید بدانند آرزوی این خیال باطل را با زوال کامل به گور خواهند برد.
به واقع که ملت حسینی ایران اسلامی در مقابل این جسارات بیشرمانه نه تنها از آستان اهل بیت عصمت و طهارت دل نخواهند برید، که با تقدیم خون شهیدانشان با اخلاص و شور بیشتری چنگ به ریسمان الهی که همان حلقه در آستان عترت است خواهند انداخت.
قابل این آستان جبهه نداریم حیف
سبزه خاک رهیم سجده به مژگان کنیم
در ادامه آمده است: ضمن آرزوی سلامتی و طلب اجر و غفران الهی برای همه خدام و مجروحین حادثه اخیر حرم حضرت شاه چراغ علیه سلام ، شهادت دو شهید بزرگوار این حادثه را به خانواده معظم ایشان و خانواده های شهدای حرم و رهبری معظم انقلاب تسلیت و تبریک عرض مینماییم.
ما دانشجویان دانشگاه پیام نور یاسوج ضمن محکومیت این حمله تروریستی، خواستار محاکمه سریع و برخورد اشد مجازات با همه جنایتکاران و حامیان رسانه ای داخلی این حمله ناجوانمردانه هستیم و تا خون در رگ داریم راه شهدا را ادامه خواهیم داد و پای ارزشها نظام و فرهنگ ناب اسلامی خواهیم ماند
ان شاء الله که این اقدام بزدلانه کفر و تکفیر و صاحبان طاغوتیشان بی پاسخ نخواهد ماند و به زودی انتقام سخت نیرو های مسلح را از این زاهقین باطل شاهد خواهیم بود.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: خبرگزاری فارس یاسوج حرم شاهچراغ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۹۳۴۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حتی با تولد فرزندش هم جبهه را ترک نکرد
این یک بیت شعر با خط زیبای شهیدسید مهدی شاهچراغ برای همیشه به یادگار ماند: با صدهزار جلوه برون آمدی که من /با صدهزار دیده تماشا کنم تو را. شهیدسید مهدی شاهچراغ معلم و هنرمند خطاط بود. اما دغدغه جنگ و جبهه او را به میدان جهاد کشاند. سیدمهدی نه در دوران جنگ که پیش از آن در عرصه انقلاب و بیداری و آگاهی مردم و هم محلیهایش نسبت به ظلم رژیم شاه سهیم بود. شهید سیدمهدی شاهچراغ خیلی زود به آرزویش رسید و مزد مجاهدتهای خود را در عملیات غرورآفرین الی بیتالمقدس گرفت. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ او آسمانی شد، آنچه در ادامه میآید ماحصل همکلامی ما با محترمالسادات شاهچراغ همسر شهید سیدمهدی شاهچراغ است.
بیقرار رفتن بود
سیدمهدی متولد ۶ تیرماه سال ۱۳۳۸ دامغان بود. درسخوان بود و همزمان با درس و تحصیل کار هم میکرد. خدمت سربازیاش را در اصفهان سپری کرد. کمی بعد معلم شد و بعد از آن ازدواج کرد. همسرش میگوید: وقتی ازدواج کردم سنم کم بود. خیلی از کارهای خانه را بلد نبودم. سیدمهدی من را در کارهای خانه مثل آشپزی و لباس شستن کمک میکرد. همیشه نماز را اول وقت میخواند و من بلافاصله پشت سرش میایستادم. نمازهای جماعتمان را هیچگاه از یاد نمیبرم. زندگی خوبی داشتیم. او در دوران انقلاب هم فعالیت داشت. چند روز قبل از پیروزی انقلاب بود. مردم راهپیمایی میکردند. سیدمهدی در جلوی صف راهپیمایان، عکس امام (ره) را به سینه چسبانده بود و شعار میداد. جمعیت به پادگان نزدیک میشد. سیدمهدی میان نظامیان رفت و گروهی از آنها را همراه خود میان مردم کشاند. بعضیها میگفتند: «این چه کسی است که با جرأت آنها را به جمع ما میکشاند.» چند روز بعد پادگانهای ارتش به دست مردم فتح شد. جنگ که شروع شد، سیدمهدی هم بیقرار رفتن شد. جهاد فرصت دوبارهای برای همسرم بود. او کار، درس و معلمی را به عشق حضور در میدان جهاد رها کرد و راهی شد. با اینکه ما منتظر تولد فرزندمان بودیم. اما همین هم مانع سیدمهدی نشد.
خبر تولد فاطمه
خدا خیلی زود فاطمه را به ما هدیه کرد. خبر تولدش را در جبهه به او دادند. دوستانش میگفتند: یکی از بچهها فریاد زد: دختر سید مهدی متولدشده! همرزمانش که متوجه شدند، از شادی فریاد کشیدند و تبریک گفتند. شیرینی میخواستند. هرکس به نحوی سر به سر سیدمهدی میگذاشت. بعضیها از دور میگفتند:مبارکه! عدهای هم میپرسیدند:اسم دخترت را چی میگذاری؟ سیدمهدی با خوشحالی جواب داد: فاطمه!
فرمانده گردان رو به سیدمهدی کرد و گفت:شما دیگر برگرد! خانمت به شما احتیاج دارد. بچهها میخواستند از سیدمهدی خداحافظی کنند که او با حرفش همه را متعجب کرده و پاسخ داده بود: من تا آخرعملیات میمانم.
شهادت در بیت المقدس
همرزمش لحظه شهادت کنارش بود. ابوتراب کاتبی بعدها برایم از آن لحظه اینگونه روایت کرد. آتش سنگینی بود. خمپارهای به سنگرشان خورد به طرفشان رفتیم و صدای نالهای شنیدیم. کمرش ترکش خورده بود. میدانستم که به تازگی پدر شده است. دو انگشتر در دست داشت. آنها را درآوردم و صورتم را نزدیکش بردم و گفتم: سیدجان! بگو هر چی میخواهی بگو! دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، اما نتوانست و همان لحظه به شهادت رسید. همسرشهید در ادامه میگوید وقتی به شهادت رسید کوچکترین تغییری در صورتش ایجاد نشده بود. چهرهاش همان بود که موقع خداحافظی آخر دیده بودیم. گویی خوابیده بود.
بدرقه با دعای خیر
قبل از رفتن به جبهه پیش پدرش رفت تا از او هم اجازه بگیرد. پدرش بعدها برایم گفت سید مهدی آمد و در حالیکه سرش پایین بود به من گفت: پدر! از شما اجازه میخواهم تا با خیال راحت به جبهه بروم. من هم نگاهی به او کردم و پاسخ دادم با وضعی که همسرت دارد من صلاح نمیبینم که تنهایش بگذاری! فردای همان روز برای وداع آخر آمد. من هم که اصرار سیدمهدی را برای رفتن دیدم، رضایت دادم و دعای خیرم را بدرقه راه او کردم و گفتم خدا پشت و پناهت!
فاطمه و شهادت پدر
خیلی طول نکشید که خبر شهادت سیدمهدی را برای خانواده آوردند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات الی بیتالمقدس سیدمهدی به آرزویش رسید. تشییع پیکر شهید خیلی شلوغ بود. بسیاری از مردم آمده بودند تا حضورشان تسلی خاطر بازماندگان باشد. فاطمه، چند روزه بود. دائم گریه میکرد. فاطمه را روی سینه پدر شهیدش گذاشتند آرام شد.
از شهید سیدمهدی شاهچراغ وصیتنامهای بر جا ماند که در یازدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ و تنها چند روز قبل از شهادتش آن را نوشت. شهید سیدمهدی شاهچراغ بسیار ولایتمدار بود. او در این نوشتار در کنار توصیههایی که به خانواده داشت از ملت ایران خواسته بود که برای امام دعا کنند.
منبع: روزنامه جوان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی